از قطعات هواپیما و خودرو گرفته تا سیمهای انتقال برق و قوطیهای بستهبندی، حضور آلومینیوم در زندگی روزمره ما همهگیر است.
از قطعات هواپیما و خودرو گرفته تا سیمهای انتقال برق و قوطیهای بستهبندی، حضور آلومینیوم در زندگی روزمره ما همهگیر است.
آلومینیوم فلزی است که میتواند حامی توسعه پایدار باشد. ویژگیهایی چون قابلیت بازیافت نامحدود، وزن سبک برای کاهش مصرف سوخت در حملونقل و عمر طولانی در سازهها باعث شده که آلومینیوم را “فلز سبز” بنامند. تحقق این پتانسیل سبز اما مشروط به آن است که خود فرآیندهای تولید و استفاده از آلومینیوم پایدار شوند. به عبارت دیگر، باید با اصلاح فناوریها و اعمال سیاستهای مناسب، اثرات منفی را به حداقل رساند تا اثرات مثبت این فلز بر چرخه اقتصاد و محیط زیست غالب گردد.
صنعت آلومینیوم از بزرگترین دستاوردهای مهندسی بشر در قرن بیستم به شمار میآید؛ فلزی سبک، بادوام و قابل بازیافت که نقشی کلیدی در مدرنسازی جهان ایفا کرده است. از قطعات هواپیما و خودرو گرفته تا سیمهای انتقال برق و قوطیهای بستهبندی، حضور آلومینیوم در زندگی روزمره ما همهگیر است. اما تولید این فلز مهم بهایی زیستمحیطی در بردارد که اگر مدیریت نشود، میتواند اثرات نامطلوبی بر طبیعت و جامعه داشته باشد.
فرایندهای این صنعت پسماندها و آلایندههایی ایجاد میکند؛ از ضایعات گل قرمز در مرحله پالایش بوکسیت گرفته تا گازهای فلوراید و غبارهای ناشی از الکترولیز و پسماندهای سمی آستر سلولها. بنابراین بحث آلومینیوم و محیط زیست یک دغدغه چندبعدی است. هم جنبه تغییرات اقلیمی دارد و هم جنبه آلودگیهای محلی.
در نقاط مختلف جهان تحت چارچوبهای مقرراتی و سیاستی متفاوتی فعالیت میکند. دولتها و نهادهای بینالمللی با وضع قوانین و استانداردها تلاش دارند اثرات زیستمحیطی این صنعت را کنترل و کاهش دهند.
اروپا همچنین در چارچوب European Green Deal (توافق سبز اروپا) اهداف بسیار بلندپروازانهای برای کربنزدایی صنایع تا سال ۲۰۵۰ (دستیابی به خنثی بودن کربن) تعیین کرده است. یکی از ابتکارات مهم در این زمینه، طرح مکانیسم تعدیل کربن در مرزها (CBAM) است که قرار است از سالهای میانی دهه ۲۰۲۰ اجرا شود. بر اساس CBAM، واردات آلومینیوم به اتحادیه اروپا نیز از نظر انتشار کربن تولید در مبدأ، مشمول هزینه یا عوارض خواهد شد.