اعتماد یکی از ارکان اصلی یک محیط کار فعال و پربهره است. کارمندانی که به شرکت و مدیران آن اعتقاد دارند عملکرد بهتری دارند. اعتماد داخل شرکت عمدتاً از اعمال کوچکی ریشه میگیرد که در طول زمان روی هم انباشته میشوند. این اعتماد بیشتر منجر به همکاری بیشتر کارکنان، قدرت تصمیم گیری بیشتر و وفاداری بیشتر به شرکت میشود. نتایج به دست آمده از ایجاد حس اعتماد به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیستند، خصوصاً اگر شرکتهایی که اعتماد داخلی کم و زیادی دارند را با یکدیگر مقایسه کنیم. طبق گزارشات کارمندان شرکتهای دارای اعتماد داخلی بالا ۷۴٪ استرس کمتر، ۵۰٪ عملکرد بهتر، ۲۹٪ احساس رضایت بیشتر و به میزان ۴۰٪ احساس خستگی کمتری دارند. در اکثر روابط باید اعتماد را به دست آورد و دنیای تجارت نیز از این قاعده مستثنی نیست. در ادامه ۷ راه را برای ایجاد حس اعتماد توسط مدیران و کارمندان بررسی خواهیم کرد که در محیط روزانهی کاری قابل استفاده هستند.
۱. به چهار “ت” پایبند باشید:
تبحر، تعهد، تداوم و توجه چهار عنصری هستند که با ایجاد حس اعتماد رابطهی مستقیمی دارند. تبحر یعنی کارمندانتان بدانند که مدیران شرکت به کاری که میکنند به حد کافی واقفند. نبود اعتماد کافی نسبت به کارفرما ممکن است باعث از بین رفتن اعتماد کارمندان نسبت به کل شرکت شود.
تعهد به این معناست که اگر کارمندان متوجه شوند که مدیرانشان به هدف خود پایبند هستند خود نیز از انگیزهی بالایی بهره مند خواهند شد. این موضوع باعث میشود که کارمندان برای مدت طولانیتری به کار در شرکت ادامه دهند که این موضوع نیز در نهایت منجر به نرخ نگهداری بیشتر شرکت میشود. با داشتن تداوم کارمندان مطمئن خواهند بود مدیرشان در هر شرایطی به رهبری آنها خواهد شتافت. تداوم به افراد کمک میکند تا متوجه شوند که باید چه انتظاری داشته باشند و احتمال به وجود آمدن مشکلات پیش بینی نشده را از بین میبرد. این قابل اعتماد بودن به کارمندان اجازه میدهد تا بهتر برنامه ریزی کنند و استرس کمتری نسبت به هرج و مرج پیش بینی نشده داشته باشند.
توجه بدین معناست که کارمندان باید احساس کنند که در محیط کار اهمیت دارند. آنها مدیرانی میخواهند که به سازمان و افراد حاضر در آن اهمیت میدهند. به همین دلیل است که بستههای مزایا اهمیت بسزایی دارند. این بستهها به کارمندان نشان میدهند که برای شرکت اهمیت دارند. اگر مدیری هستید که از هریک از این چهار مورد تخطی میکند، بهتر است با کارمندانتان صاف و صادق باشید. اعتراف به اشتباهات راه دیگری برای ایجاد حس اعتماد است.
2. همیشه شفاف و مستقیم صحبت کنید.
دستورات و بازخوردهای گنگ از سوی مدیران در طول زمان حس اعتماد را به شدت از بین میبرد. کارمندان به دنبال مدیرانی هستند که تواناییهای ارتباطی مناسبی دارند. در صورتی که دستورات گنگ و بدون جزییات باشند کارمندان به سرعت دچار نگرانی خواهند شد. اجازه ندهید که ترس از مدیریت خرد باعث شود تا در هنگام نیاز به طور مستقیم وارد عمل نشوید. وظیفهی شما به عنوان رهبر تیم این است که انتظارات و خط مشی واضحی را برای تیمتان تدوین کنید.
محقق و نویسندهی مشهور برن براون میگوید: «شفاف مهربان است و غیرشفاف نامهربان». در پروژههای محیط کار، شفاف به معنای ترسیم تصویر نتیجهای است که پس از اتمام کار انتظارش میرود. پیش از شروع کار تیمتان اهداف مدنظر را به طور واضح مشخص کنید. این کار انتظارات تمام افراد را در سطح یکسانی قرار میدهد و به کار با کیفیتتری منجر خواهد شد.
3. از مکالمات سخت فرار نکنید.
به نظر بیش از نینمی از مدیران، مکالمات سخت بزرگترین چالش مدیریتی آنها هستند. نیاز به توجه به موضوعات سخت همواره یک واقعیت است. انجام چنین مکالماتی به مجموعهای از مهارتها مانند هوش احساسی، دقت به جزییات و ذهنی باز تقسیم میشود. به عنوان یک مدیر نباید از چنین مکالماتی صرفاً به خاطر سخت یا ناراحت کننده بودنشان فرار کنید.
کارمندان به مدیری احترام میگذارند که از برقراری مکالمات چالش برانگیز خصوصاً در دنیای امروز نمیترسد. این نوع رهبری تبدیل به نمونهای میشود که دیگران علاقمند به دنبال کردن آن میشوند. اجتناب از این صحبتها در نهایت منجر به از دست دادن احترام کارمندان و اعتماد آنها به شرکت میشود. مکالمات سخت در میان کارمندان نیز به وجود میآیند. اگر باید با یکی از اعضای تیمتان راجع به برخی مسائل صحبت کنید، از کمک گرفتن دریغ نکنید. اگر به کمک نیاز دارید میتوانید از یک مدیر کمک بگیرید.
4. به بازخورد دادن عادت کنید.
بازخوردهای منظم به کارمندان اجازه میدهند تا درک بهتری از عملکرد و اهداف کاری خود پیدا کنند. در چنین شرایطی کارمندان متوجه میشوند که چه کارهایی باید ادامه داده و کدام روشها جایگزین شوند. بازخورد چه مثبت باشد چه منفی، باید در طول مکالمات به طور تعمدی مورد اشاره قرار گیرد. بازخورد خودتان را پیش از تاریخ جلسه به تقویم اضافه کنید. گشتن به دنبال فرصتهایی برای تحسین کارمندان در نهایت باعث به وجود آمدن حس اعتماد و شکوفایی میشود.
اگر فکر میکنید یکی از کارمندان جای پیشرفت دارد صحبتهای خود را سازنده و رک به او بگویید. لازم نیست این صحبتها با حس منفی همراه شوند.
تا وقتی که مدیران احترام کارمندان را حفظ کنند، کارمندان نیز به دنبال فرصتهایی برای بهبود عملکرد خود خواهند بود. علاوه بر این، در صورتی که کارمندان احساس اهمیت و احترام کنند به مدیران خود اعتماد بیشتری خواهند داشت.
5. به سلامت روان کارمندان توجه کنید.
مدیران باید توجهی جدی نسبت به سلامت روانی کارمندان خود داشته باشند. نشان دادن این توجه با به وجود آوردن تعادلی سالم میان کار و زندگی کارمندان آغاز میشود. مدیران میتوانند خود را به عنوان نمونه در نظر بگیرند و امیدوار باشند که کارمندان نیز از آنها تقلید خواهند کرد. کارمندان خسته به شدت بهره وری را کاهش میدهند.
طبق گزارش آفیس وایب، تقریباً ۷۵ شرکتها با کارمندان تحت فشار شدید دست و پنجه نرم میکنند. این شرایط بر روی عملکرد کلی و سلامت کارمندان اثر گذار هستند.
مدیران باید به گسترش آگاهی نسبت به سلامت روانی کوشا باشند. آگاهی شامل راه اندازی گروههای پشتیبان برای کارمندان و ساختن محیط کاری سالم میشود. آگاهی همچنین به معنای برخورد احترام آمیز با تک تک کارکنان است.
شرکتها همواره به بازنگری سیاستهای بیمهای خود تشویق میشوند تا مطمئن شوند از هر لحاظ برای بهبود وضعیت سلامت روانی کارمندان خود اماده هستند. این منابع به کارمندان اجازه میدهند تا از کمکهای یک متخصص سلامت رون بهره مند شوند.
6. محیطی برای برقراری آزادانه ارتباط ایجاد کنید.
مدیران باید همواره به دنبال ایجاد محیطی باشند که همه در آن میتوانند به راحتی صدای خود را به دیگران برسانند. ایجاد محیطی که حامی کارمندان است سلامت روانان ها را تضمین میکند. کارمندانی که احساس حمایت و امنیت میکنند به افزایش بهره وری و حس اعتماد کمک میکنند. چنین اتمسفری باید به تمام محیط کار راه یابد، از جمله جلسات و مکالمات دو نفره.
پژوهشها نشان میدهند که کارمندان همواره به دنبال ارتباطات آزادانه و شفافیت از مدیران خود هستند. مدیران موفق از چندین طریق با کارمندان خود ارتباط برقار میکنند. این موارد شامل ایجاد فهرستی از پیشنهادها و نگرانیها و تشویق به سؤال پرسیدن و بازخوردهای آزادانه میشوند. به طور کلی، این مورد به میزان راحتی کارمندان در محل کار بستگی دارد.
7. سیستمهای پشتیبانی را بشناسید.
کارمندان باید بدانند که برای دریافت پشتیبانی باید به کجا مراجعه کنند. سیستمهای پشتیبانی معمولاً به شکل یک عضو مشخص تیم یا یک سیستم مدیریت پروژهی قابل اتکا هستند. اطمینان از کارآمد و قدرتمند بودن این سیستمها به ایجاد حس اعتماد بالا در شرکت کمک شایانی میکند.
حضور یک عضو منابع انسانی در هر تیم میتواند شکلی از پشتیبانی مستقیم باشد. ایجاد ارتباطات میان جمعی راهی دیگر برای القای حس حمایت و پشتیبانی به تمامی کارمندان است. شرکتها همچنین ممکن است از نرم افزارهای بهره وری برای برقراری ارتباط یکپارچه میان اعضای تیمشان استفاده کنند.اعتماد هستهی مرکزی تمامی ارتباطات خود در داخل و خارج از محل کار است. مدیرانی که همواره به فکر ایجاد اعتماد در ابعاد کوچک و بزرگ هستند کارمندان بهتری نیز خواهند داشت. شرکتهایی که به سلامت روان کارمندان خود اهمیت میدهند، نیروی کار با انگیزهتری دارند. تداوم نیز به شدت برای محیط کار اهمیت دارد. اعتماد به مدیران هنگامی که قولها زیر پا گذاشته میشوند به شدت ضربه میخورد.
مدیران نباید از مکالمان سخت و ایجاد محیطی برای صحبت و نظردهی آزادانه دوری کنند. علاوه بر این، کارمندانی که احساس حمایت میکنند مدت بیشتری در شغل خود باقی میمانند. تمامی این عوامل به ایجاد یک بنیان اعتماد عالی که باعث موفقیت شرکت میشود، کمک میکنند.