به نوشته مجله کسبوکار فست کامپانی (Fast Company) انتظار میرود در افق 2030 فرهنگ محیط کار شرکتها دستخوش تغییرات و چالشهای مهمی شود که شاید مهمترین آنها را بتوان در 5 مورد خلاصه کرد.
در سالهای اخیر فرهنگ محیط کار (workplace culture) چه در بین مدیران و کارفرمایان و چه در بین کارکنان شرکتها اهمیتی دوچندان یافته است.
فرهنگ محیط کار که در واقع شخصیت یک شرکت را شکل میدهد، مجموعهای از انتظارات و آداب رفتاری و سایر هنجارهایی است که بر نحوه تعامل نیروهای داخل شرکت با یکدیگر و با سایر افراد مرتبط با شرکت (مشتریان و افراد بیرونی) تأثیر میگذارد. بر اساس تحقیقات مؤسسه مشاوره شغلی Hired، فرهنگ محیط کار دومین فاکتور مهمی است که متقاضیان کار در هنگام تصمیمگیری برای انتخاب محل کار آینده خود لحاظ میکنند.
از طرفی فرهنگ محیط کار خود از عوامل مختلفی تأثیر میپذیرد؛ عواملی مانند تغییرات جمعیتی، میزان تنوع و فراگیر بودن اقتصاد، دسترسی به نیروی کار مستعد، اتوماسیون، رشد فناوری و انفجار دادهها و اطلاعات که همه موجب بروز تغییرات کوتاهمدت و بلندمدت در محیط کار شرکتها میشوند.
تغییراتی که ما اکنون شاهدشان هستیم، در یک دهه آینده با سرعت بیشتری ادامه خواهند یافت. به نوشته مجله کسبوکار فست کامپانی (Fast Company) انتظار میرود در افق 2030 فرهنگ محیط کار شرکتها دستخوش تغییرات و چالشهای مهمی شود که شاید موارد ذیل از جمله مهمترین آنها باشند:
تیمها متنوعتر و فراگیرتر از همیشه خواهند بود
از آنجا که کمبود کارگران دانش (knowledge workers) سازمانها را مجبور خواهد کرد که تور گستردهتری برای شکار استعدادها پهن کنند و در مناطق جدید و کمتر مورد توجه قرار گرفته به جستجو بپردازند، نیاز به هماهنگی و انسجام برای ایجاد محیطهای کاری مولدتر بیشتر احساس خواهد شد. در آینده اعضای تیمها پراکندگی بیشتر و پیشینه متفاوتتری خواهند داشت و ترجیحات آنها در زمینه ارتباط با دیگران نیز متنوعتر خواهد بود. فناوری میتواند از طریق تسهیل همکاری بین افراد در فواصل دور، فراهم ساختن امکانات خاص برای افراد معلول و حتی کمک کردن به مدیران در راستای فائق آمدن بر اختلافات خود، نقش مؤثری در عبور موفقیتآمیز از چالشهای مرتبط با این تغییر ایفا کند.
توانایی برقراری ارتباط مؤثر اهمیت بیشتری مییابد
پیدا کردن کارکنان و مدیرانی که توانمندیهای ارتباطی بالایی داشته باشند، جزو مهمترین دغدغههای شرکتهای امروزی به شمار میرود. با این حال در محیطهای کار امروزی عملاً کار زیادی برای تقویت مهارتهای ارتباطی افراد صورت نمیگیرد. محیطهای کار باز و بدون دیوار که معمولاً کارکنان در آنها با هدفون مشغول کار هستند، توانمندیهای ارتباطی سنتی کارکنان را بیشتر تحلیل میبرند. وضعیت بهگونهای شده است که حتی اگر دو کارمندی که در کنار هم مینشینند بخواهند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، احتمال اینکه این ارتباط از طریق پیامهای متنی (تکست) باشد بیشتر از آن است که دو طرف چشم در چشم با یکدیگر صحبت کنند.
در یک دهه آینده مهارتهای ارتباطی پیچیدهتر شده و شکاف مهارتی در این زمینه عمیقتر میشود. علاوه بر پیامهای صوتی و تصویری، پیشرفتها در حوزه واقعیت مجازی یا VR (virtual reality) نحوه ارتباط و تعامل افراد را دگرگون خواهد کرد و تبدیل شدن به یک فرد قوی در زمینه ارتباط با دیگران مستلزم تسلط بر ابزارهای ارتباطی گوناگونی خواهد بود. افراد باید قادر باشند خود را با پلتفرمهای ارتباطی جدید وفق دهند و بهطور مؤثر از آنها استفاده کنند. البته مدیریت مؤثر و فراگیر این پلتفرمهای ارتباطی نیز در آینده به یک ضرورت برای شرکتها بدل خواهد شد.
اعتماد بین کارفرمایان و کارکنان پیچیدهتر میشود
ابزارهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین تقریباً به همه جای شرکتها نفوذ کردهاند و کارفرمایان به اطلاعات بیشتری در مورد کارکنان خود و میزان بهرهوری و الگوی کار آنها دسترسی دارند. این شفافیت به کارفرمایان امکان میدهد که راههای بهتری برای بهبود بهرهوری پیدا کنند؛ مثلاً آنها میتوانند در حوزههایی که کارکنانشان دچار ضعف هستند، آموزشهای بیشتری به کارکنان ارائه دهند. با این حال برخی کارشناسان میگویند این شفافیت بیشتر نگرانیهای تازهای را در مورد حفظ حریم خصوصی و اعتماد بین کارکنان و مدیران ایجاد میکند.
دکتر استیو وین گاردن، متخصص روانشناسی صنعتی-سازمانی و پایهگذار مؤسسه مشاوره مدیریت منابع انسانی Innovators of Change (نوآوران تغییر) در این خصوص میگوید: «همیشه این چالش وجود دارد که آیا دادههایی که ما در اختیار داریم، دقیق هستند یا خیر. مدیران باید همواره دادهها را بهدقت بررسی و تحلیل کنند تا مطمئن شوند که برای تصمیمگیری در مورد کارکنان، بر دادههای درستی تکیه کردهاند. کارکنان نیز باید به این اطمینان برسند که مدیران از دادهها و اطلاعات شخصی آنها بهخوبی محافظت میکنند. شفافیت دادهها و نحوه جمعآوری و استفاده از آنها، در شکلگیری و تقویت اعتماد بین کارفرمایان و کارکنان نقش مهمی ایفا میکند.»
مهارتهای کارکنان دائماً در حال ارتقا خواهد بود
همچنان که فناوری اتوماسیون پیشرفت میکند و بخش بیشتری از وظایف کنونی انسانها را ماشینها بر عهده میگیرند، این نگرانی در بین افراد شدت میگیرد که مبادا از فناوری جا بمانند و شغلشان را از دست بدهند. در این شرایط لازم است کارکنان و کارفرمایان با همکاری یکدیگر در مسیر یادگیری مادامالعمر گام بردارند تا بتوانند پا به پای فناوری و تحولات محیط کار پیش بروند.
مدیرانی که میخواهند سرمایهگذاریهای انجامشده بر روی کارکنان مستعدشان هدر نرود، باید همزمان با پیشرفت هوش مصنوعی و یادگیری ماشین به فکر ارتقای مهارتهای کارکنان خود باشند و تعهد خود را به آنها نشان دهند. ارتقای مهارتهای کارکنان و اطمینان بخشیدن به آنها در مورد اینکه فناوری جایشان را نخواهد گرفت، باید به جزئی از فرهنگ شرکتها بدل شود. اگر قرار باشد 20 درصد از کارهای یک شرکت را رباتها و ماشینها انجام دهند، شرکت باید آنقدر توانایی داشته باشد که با ارتقای مهارت کارکنانی که شغلشان به رباتها و ماشینها واگذار شده است، آنها را همچنان حفظ کند.
از آنجا که در آینده ارتقای دائم مهارتهای کارکنان، یادگیری و توسعه، تنوع و فراگیری در آینده جزو نیازهای اساسی شرکتهای پیشرو خواهند بود، مدیران ارشد منابع انسانی نیز باید خود را آماده پذیرش نقشی مهمتر کنند.
دفاتر کار دوباره محبوب میشوند
فضایی که افراد در آن کار میکنند جزو عوامل مؤثر بر فرهنگ یک شرکت محسوب میشود. مخالفتهای اخیر با پلانهای «محیط کار باز» باعث شده است که برخی شرکتها در صدد ایجاد محیطهای کاری انعطافپذیرتر و دارای طراحی هوشمندانهتر برآیند تا بتوانند بهتر از قبل به نیازهای کارکنان و مشتریان خود پاسخ گویند. طراحیهای جدید اغلب شامل ایجاد فضاها و ایستگاههای کاری خصوصیتری هستند که امکان تمرکز و تفکر عمیقتر را به کارکنان میدهند.
از طرفی ابزارهای آنلاین باعث هوشمندتر شدن نحوه کنترل شرایط فیزیکی محیط کار شرکتها شدهاند. امروزه از نور دفاتر کار گرفته تا سطح صدا و دمای آن را میتوان به کمک فناوری بهگونهای تنظیم کرد که راحتی و عملکرد کارکنان در بالاترین سطح قرار گیرد.
فضاهای کاری زیبا که از فناوریهای خارقالعاده برای راحتی کارکنان برخوردارند، میتوانند افرادی که دورکاری را به حضور در دفاتر کار ترجیح دادهاند را به دفاتر کار بازگردانند. فناوری به افراد امکان میدهد که از هر جایی که میخواهند کار کنند، اما شرکتی که میخواهد برند و فرهنگ خاص خود را بسازد، نمیتواند صرفاً به افرادی تکیه کند که از دور با شرکت همکاری میکنند.