زبان فارسی
iranفارسی
englishEnglish
ورود به حساب کاربری
کارآفرینی

کارآفرینان میانسال از جوان‌ترها موفق‌ترند

اخیراً تنی چند از اساتید دانشگاهی در آمریکا رابطه بین سن کارآفرینان و عملکرد شرکت‌های آنها طی چند سال گذشته را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده‌اند که کارآفرینان مسن‌تر در قیاس با رقبای جوان خود بسیار موفق‌تر عمل کرده‌اند. گاهی اوقات تجربه بیش از سایر عوامل تاثیرگذار است،گاهی سن و سال فقط یک عدد است و…

اشتراک گذاری در

اخیراً تنی چند از اساتید دانشگاهی در آمریکا رابطه بین سن کارآفرینان و عملکرد شرکت‌های آنها طی چند سال گذشته را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده‌اند که کارآفرینان مسن‌تر در قیاس با رقبای جوان خود بسیار موفق‌تر عمل کرده‌اند.

گاهی اوقات تجربه بیش از سایر عوامل تاثیرگذار است،گاهی سن و سال فقط یک عدد است و انگیزه افراد با سن آنها افزایش هم پیدا می کند.در ادامه با مدرسه کارآفرینی ایراک همراه باشید تا ببینیم تجربه در کنار انگیزه و نو آوری چگونه می تواند به یک مزیت و برتری ختم شود.

با توجه به اینکه برخی از کارآفرینان معروف جهان که برای سایر کارآفرینان و افراد علاقه‌مند به کارآفرینی الگو محسوب می‌شوند، کار خود را در سنین جوانی آغاز کرده‌اند، ممکن است این شائبه در ذهن بسیاری از ما به وجود بیاید که کارآفرینی باید از سنین پایین آغاز شود؛ اما واقعیت این است که سرمایه‌گذاری بر روی کارآفرینان مسن‌تر می‌تواند نتایجی فراتر از تصور ما به دنبال داشته باشد.

اخیراً تعدادی از اساتید دانشگاهی در آمریکا رابطه بین سن کارآفرینان و عملکرد شرکت‌های آنها طی چند سال گذشته را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده‌اند که کارآفرینان مسن‌تر در قیاس با رقبای جوان خود بسیار موفق‌تر عمل کرده‌اند. نتایج این پژوهش دانشگاهی در پایگاه اینترنتی دفتر ملی تحقیقات اقتصادی آمریکا (NBER) منتشر شده است.

البته کارآفرینان جوان در برخی جنبه‌ها معمولاً بر مسن‌ترها برتری دارند مثلاً آنها توانایی بیشتری در کار کردن با فناوری‌های جدید از خود نشان می‌دهند، قابلیت انعطاف‌پذیری بیشتری دارند و نیز به دلیل نداشتن همسر و فرزند، با تعهدات خانوادگی کمتری مواجه هستند و بهتر می‌توانند دست به ریسک بزنند. مثلاً بیل گیتس، استیو جابز و زاکربرگ که در عرصه کسب‌وکار شهره خاص و عام هستند، هر سه کار در عنفوان جوانی و در دهه سوم زندگی خود وارد این عرصه شده‌اند.

با این حال نتایج پژوهش پروفسور آزولای و همکاران حاکی از این است که افراد مسن‌تر (مشخصاً در سنین میانسالی) در عرصه کسب‌وکار عملکرد بهتری در قیاس با جوان‌ترها دارند. طبق یافته‌های این پژوهش، کارآفرینان زیر 25 سال معمولاً عملکرد ضعیف‌تری نسبت به سایرین دارند، اما در بازه سنی 25 تا 35 سال تفاوت معناداری بین عملکرد کارآفرینان مشاهده نمی‌شود. با عبور از سن 35 سال، عملکرد کارآفرینان رشد چشمگیری نشان می‌دهد و در 45 سالگی به اوج می‌رسد. پس از این نقطه شاهد یک روند نزولی در عملکرد کارآفرینان خواهیم بود، اما همچنان تا مرز 60 سالگی می‌توان گفت عملکرد کارآفرینان مسن‌تر از جوان‌ترها بهتر است.

درصد موفقیت استارتاپ ها بر حسب سن موسسان آنها
درصد موفقیت استارتاپ ها بر حسب سن موسسان آنها

یک کارآفرین برای موفقیت در کسب‌وکار به مجموعه‌ای از قابلیت‌ها شامل تحصیلات، تجربه، دانش و مهارت نیاز دارد؛ مجموعه‌ای که اقتصاددانان به آن سرمایه انسانی می‌گویند. سرمایه انسانی از اهمیت ویژه‌ای در کشف فرصت‌های پنهان و بهره‌برداری از فرصت‌های موجود برخوردار است.

شاید کارآفرینان جوان از خلاقیت و توانمندی‌های بیشتری در زمینه فناوری برخوردار باشند اما کمبود تجربه و عدم دسترسی به منابع مالی کافی موجب کاهش شانس موفقیت آنها خواهد شد. ما دانش و مهارت‌های خود را یا از راه تحصیل و یا در محیط کار به دست می‌آوریم و به همین دلیل اصلاً جای تعجب نیست که کارآفرینان مسن‌تر با توجه به تجربیات ارزشمندشان در حوزه صنعت و فناوری، دانش و مهارت‌های بیشتری نسبت به همتایان جوان خود داشته باشند.

پژوهش پروفسور آزولای و همکاران حاوی نکات مهمی در مورد نحوه آموزش دانش و مهارت‌های کسب‌وکار در مراکز دانشگاهی است. امروزه در دانشگاهها دروس متعدد و محبوبی در حوزه کسب‌وکار تدریس می‌شوند و اغلب دروس بر پایه این تفکر شکل گرفته‌اند که کارآفرینی باید از جوانی آغاز شود. دانشگاهها سعی دارند از طریق اقداماتی مانند فراهم ساختن محیطی مناسب برای کارهای مشارکتی، ایجاد قطب‌های کارآفرینی و نیز کمک به دانشجویان برای کسب ویزای کارآفرینی، در راه تربیت کارآفرینان جوان گام بردارند؛ اما به نظر می‌رسد آنها نقش تجربه را چندان جدی نگرفته‌اند.

با توجه به شواهد آشکاری که در زمینه عملکرد بهتر کارآفرینان باتجربه در قیاس با کارآفرینان جوان وجود دارد، دانشگاهها نباید به دنبال این باشند که فارغ‌التحصیلان جوان خود –که اغلب تجربه و منابع مالی کافی ندارند- را به راه‌اندازی کسب‌وکار جدید در اسرع وقت تشویق کنند. بسیاری از دانشکده‌های کسب‌وکار به متقاضیان پذیرش وعده می‌دهند که به‌محض پایان تحصیلاتشان قادر به راه‌اندازی یک استارت‌آپ خواهند بود. با توجه به اینکه دانشکده‌های کسب‌وکار موفقیت فارغ‌التحصیلانشان در راه‌اندازی و حفظ استارت‌آپ‌ها را ناشی از کیفیت بالای برنامه‌های خود قلمداد می‌کنند، بسیاری از آنها در این زمینه دست به اغراق می‌زنند.

مطمئناً هیچ مانعی بر سر راه افرادی که می‌خواهند به‌محض اتمام تحصیلاتشان (به‌ویژه در رشته‌های کسب‌وکار) اقدام به راه‌اندازی یک استارت‌آپ کنند، وجود ندارد. اما این سؤال هنوز باقی می‌ماند که آیا آنها کارآفرینان موفقی خواهند شد؟ آیا بهتر نیست این افراد ابتدا جذب شرکت‌های دیگر شوند و با افزایش تجربیات خود پیش از راه‌اندازی کسب‌وکار جدید، شانس موفقیت خود را دوچندان کنند؟

برخلاف دانشجویان رشته‌های علوم و مهندسی که به‌گونه‌ای تربیت می‌شوند که بتوانند به‌محض فارغ‌التحصیلی از دانشگاه، به‌عنوان مهندس یا کارشناس مشغول کار شوند، دانشجویان رشته‌های کارآفرینی و کسب‌وکار باید بپذیرند که مدتی را برای راه‌اندازی استارت‌آپ خود صبر کنند و تجربه بیشتری به دست آورند. شاید آنها بر این باور باشند که اگر چند سال طول بکشد تا کسب‌وکار خودشان را راه‌اندازی کنند، زمان را از دست خواهند داد و افرادی شکست‌خورده خواهند بود؛ اما واقعیت این است که حتی بسیاری از کارآفرینانی که در جوانی کسب‌وکار خود را راه‌اندازی کرده‌اند، در سنین بسیار بالاتری به موفقیت‌های بزرگ دست یافته‌اند. یک مثال بارز در این زمینه استیو جابز است که کار خود را در 21 سالگی شروع کرد، اما بزرگترین موفقیتش یعنی معرفی آیفون به بازار، در سن 52 سالگی او اتفاق افتاد.

چنان‌که گفته شد، کارآفرینان میانسال به دلیل تجارب ارزنده‌ای که کسب کرده‌اند، از شانس زیادی برای موفقیت در کسب‌وکار برخوردارند. شاید بهتر باشد دانشکده‌های کسب‌وکار و نیز برنامه‌های حمایت مالی که بیشتر تأکیدشان روی جوانان است، از این پس توجه بیشتری به کارآفرینان میانسال نشان دهند و شرایطی را فراهم کنند که ظرفیت‌های این کارآفرینان در خدمت پیشرفت جامعه قرار گیرد.