برخی از این کارآفرینان نهتنها با معرفی محصولاتی منحصربهفرد زندگی بشر را تحت تأثیر قرار دادهاند، بلکه توانستهاند سبکهای جدیدی را در صنعت و کسبوکار از خود به یادگار بگذارند.
در طول تاریخ بشر میلیونها کارآفرین کوچک و بزرگ در مناطق مختلف جهان با تکیه بر پشتکار و استعدادهایشان به بهبود زندگی خود و دیگران کمک کردهاند.
پس از وقوع انقلاب صنعتی در انگلستان در اواسط قرن هفدهم، سایر کشورهای اروپایی و بعد از آنها آمریکای تازه استقلالیافته نیز درصدد صنعتی شدن برآمدند؛ در پی این تحولات گسترده، نوآوریهای صنعتی و تجاریسازی آنها اهمیت بسیار بیشتری نسبت به قبل پیدا کرد و موفقیت برخی از کارآفرینان در این راه به حدی بود که بهتدریج شهرت آنها از مرزهای کشورشان نیز فراتر رفت، درحالیکه که قبل از آن بهندرت پیش میآمد که نام کارآفرینان حتی در خارج از شهر یا روستای آنها مطرح باشد.
اغلب کارآفرینانی که ما امروز کموبیش مطالبی را در موردشان میشنویم، افرادی هستند که پس از آغاز قرن بیستم (یا حداقل در اواخر قرن نوزدهم) نامشان در این عرصه مطرح شده است. برخی از این کارآفرینان نهتنها با معرفی محصولاتی منحصربهفرد زندگی بشر را تحت تأثیر قرار دادهاند، بلکه توانستهاند سبکهای جدیدی را در صنعت و کسبوکار از خود به یادگار بگذارند. در خصوص اینکه کدامیک از این کارآفرینان نقش بیشتری در پیشرفتهای جهانی داشتهاند، نظرات متفاوتی وجود دارد اما برآیند این نظرات میتواند ما را به 10 نام بزرگ در عرصه کارآفرینی برساند؛ هرچند باید اذعان کنیم که علاوه بر این 10 نفر، کارآفرینان دیگری نیز در دو قرن اخیر بودهاند که تأثیرات کارهای بزرگشان هنوز هم در زندگی ما قابلمشاهده است.
1. اندرو کارنگی (1835-1919)
وقتی خانواده فقیر کارنگی به امید یک زندگی بهتر اسکاتلند را به مقصد آمریکا ترک نمودند، هیچکس فکر نمیکرد پسر 13 ساله این خانواده روزی به امپراطور فولاد آمریکا تبدیل شود. کارنگی بهرغم سواد اندکش توجه ویژهای به مسائل مهمی مانند تخصصگرایی و کارآیی در هزینه و زمان داشت. وی توانست با استفاده از روش خالصسازی بسمر –که یک مبتکر انگلیسی بود- انقلابی در صنعت فولاد به پا کند و از این راه ثروتی افسانهای به دست آورد؛ ثروتی که معادل بیش از 300 میلیارد دلار امروز تخمین زده شده است.
2. جان راکفلر (1839-1937)
اگرچه راکفلر در سال 1896 یعنی پیش از آغاز قرن بیستم عملاً از دنیای کسبوکار کنارهگیری نمود و تنها نامش در هیئت مدیره شرکت استاندارد اویل باقی ماند اما مدل کسبوکار او حتی در قرن بیست و یکم هم طرفداران خاص خود را دارد. موفقیتهای این سلطان بلامنازع صنعت نفت تنها به دلیل تملک پالایشگاههای مهم آمریکا نبود، بلکه مدل کسبوکار او که بر ادغام عمودی تأکید داشت نیز نقش مهمی در افزایش قدرتش در بازار ایفا میکرد. تأکید وی بر تسلط به زنجیره تأمین تا حدی بود که حتی بشکههای فلزی که در استاندارد اویل مورد استفاده قرار میگرفت نیز در شرکتهای زیرمجموعه آن تولید میشد.
3. توماس آلوا ادیسون (1847-1931)
این مخترع سرشناس که بیش از هزار اختراع به نامش ثبت شده است، برخلاف بسیاری از مخترعان نقش بسیار فعالی در تجاریسازی یافتههای خود داشت. ادیسون در سال 1878 با همکاری چندین تأمینکننده مالی بزرگ، شرکت تولید لامپ ادیسون را راهاندازی کرد؛ شرکتی که در سال 1892 به جنرال الکتریک تغییر نام داد و امروز همچنان جزو شرکتهای پیشرو جهان در زمینه تولید لوازم خانگی برقی، پنلهای خورشیدی و توربینهای نیروگاهی به شمار میرود.
4. هنری فورد (1863-1947)
به جرأت میتوان گفت هیچکس به اندازه هنری فورد در توسعه صنعت خودروسازی نقش نداشته است. شرکتی که فورد بنا نهاد، اولین شرکتی بود که تولید انبوه اتومبیل در مقیاس صنعتی را آغاز کرد. استراتژی فورد تولید خودروهایی بود که عموم مردم قدرت خریدن آن را داشته باشند و به لطف این استراتژی، اقشار متوسط جامعه آمریکا نیز توانستند صاحب خودرو شوند، درحالیکه قبل از آن خودرو یک کالای لوکس و مختص ثروتمندان بود. فورد دستمزدهایی را به کارگرانش پرداخت میکرد که تا آن زمان بیسابقه بود. علاوه بر سطح بالای دستمزد، ساعات کاری کارگران فورد نیز کمتر از سایر کارگران بود زیرا فورد به بهرهوری بیش از کمیت ساعات کاری اهمیت میداد.
5. ساکیشی تویودا (1867-1930)
با وجود گذشت بیش از 87 سال از مرگ ساکیشی تویودا، مردم ژاپن هنوز وی را «پادشاه مبتکران ژاپنی» میخوانند و از وی به عنوان پدر انقلاب صنعتی کشورشان یاد میکنند. ساکیشی تویودا در سال 1926 شرکت تویوتا را راهاندازی نمود تا دستگاه ریسندگی خودکاری که اختراع خودش بود را تجاری کند؛ شرکتی که پس از مرگ وی، به رهبری پسرش –کیشیرو تویودا- وارد صنعت اتومبیلسازی شد و اینک پس از چندین دهه برنامهریزی و تلاش بیوقفه نام خود را در زمره بزرگترین خودروسازان جهان قرار داده است. ساکیشی تویوتا مبتکر تکنیک حل مسئله «پنج چرا» بود که امروزه جزو تکنیکهای مورد تأکید در تولید ناب به شمار میرود. شرکت تویوتا همواره به بهرهوری بالا و قابلیتهای فوقالعادهاش در زمینه مدیریت کیفیت، معروف بوده و این حسن شهرت را مدیون آموزههای مؤسس دوراندیش خود یعنی ساکیشی تویودا است.
6. سام والتون (1918-1992)
حتی بزرگترین منتقدان شرکت فروشگاههای زنجیرهای والمارت نیز نمیتوانند تواناییهای این شرکت در اتخاذ تصمیمات بهموقع و بهره بردن از صرفههای ناشی از مقیاس را زیر سؤال ببرد. سام والتون در طول سالهای فعالیتش در حوزه خردهفروشی –هم به عنوان فروشنده و کارگر و هم به عنوان مالک فروشگاه- به ضرورت تأسیس یک فروشگاه زنجیرهای با کالاهایی ارزانقیمت و مناسب برای اقشار کمدرآمد پی برده بود و در همین راستا اولین فروشگاه والمارت را در سال 1962 در ایالت آرکانزاس راهاندازی کرد و سپس شخصاً اقدام به بررسی وضعیت شهرها و روستاهای مختلف نمود تا محلهای مناسب برای تأسیس شعب بعدی فروشگاهش را بیابد. فرزندان سام والتون پس از مرگ او راهش را ادامه داند و با گسترش شعب والمارت، این شرکت را به برترین شرکت جهان از لحاظ میزان درآمد سالیانه تبدیل کردند.
7. وارن بافت (1930-در قید حیات)
موفقترین سرمایهگذار قرن بیستم و یکی از اعضای ثابت فهرست ثروتمندترین افراد جهان، با وجود کهولت سن همچنان مشغول تاختوتاز در بازارهای سرمایه است. وارن بافت سرمایهگذاری را از سن 11 سالگی آغاز نموده و اکنون در سن 87 سالگی هلدینگ برکشایر هاتاوی و دهها شرکت زیرمجموعه آن –با بیش از 360 هزار نفر شاغل- را اداره میکند. بافت به تواضع و سادگی در زندگی شخصیاش معروف است، بهطوریکه هنوز در خانه قدیمی خود که 60 سال قبل آن را خریداری نموده است، سکونت دارد و برخلاف اغلب ثروتمندان، از امکاناتی مانند هواپیمای شخصی، خودروهای لوکس متعدد و … دوری میکند. وی در یک دهه اخیر بیش از 27 میلیارد دلار از ثروتش را به امور خیریه اختصاص داده است.
8. محمد یونس (1940-در قید حیات)
برنده جایزه صلح نوبل در سال 2006 اگرچه از لحاظ ثروت شخصی اساساً قابلمقایسه با سایر کارآفرینان بزرگ نیست اما این مسئله نباید باعث شود که فکر کنیم ارزش کارش کمتر از آنها بوده است. دکتر محمد یونس در سال 1983 با هدف حمایت از افراد کمدرآمدی که به دنبال راهاندازی کسبوکاری جدید برای رهایی از فقر و بیکاری هستند، اقدام به تأسیس «گرامین بانک» نمود؛ بانکی که در محافل جهانی از آن به عنوان «بانک فقرا» یاد میشود. ابتکار این اقتصاددان نوعدوست بنگلادشی در ارائه تسهیلات کمبهره به کارآفرینان فقیر باعث شد تا این کارآفرینان بتوانند علاوه بر بهبود رفاه خود، هزاران نفر دیگر را نیز مشغول کار کنند. شیوه کار گرامینبانک بهگونهای بوده است که تاکنون تنها 2 درصد از دریافتکنندگان تسهیلات، از بازپرداخت اقساط بدهیهای خود بازماندهاند که در حوزه بانکداری رقمی بسیار پایین محسوب میشود.
9. استیو جابز (1955-2011)
شاید شما جزو مشتریان پر و پا قرص محصولات اپل نباشید اما بسیار بعید است که چیزی در مورد تأثیرات انکارناپذیر این شرکت و مؤسس فقیدش یعنی استیو جابز بر پیشرفتهای صنعت رایانه، نرمافزار و تلفن همراه به گوشتان نخورده باشد. استیو جابز و همکارانش در شرکت اپل با معرفی محصولات منحصربهفردی مانند رایانههای مکینتاش و سیستمعامل خاص آنها، دستگاه پخش موسیقی آیپاد، گوشیهای هوشمند آیفون، تبلتهای آیپد و … انقلابی در دنیای فناوری اطلاعات به پا کردند و به الگویی برای سایر فعالان این حوزه بدل شدند. استیو جابز فرهنگ نوآوری توأم با سادگی را در شرکت اپل نهادینه ساخت و اکنون این شرکت به لطف نوآوریهای پیاپی میتواند اولین شرکتی باشد که ارزش بازارش از یک تریلیون دلار عبور میکند؛ اتفاقی که نام اپل را در تاریخ کسبوکار جهان جاودانه خواهد نمود.
10. بیل گیتس (1955-در قید حیات)
هنوز هم برخی فکر میکنند که بیل گیتس دانشجوی اخراجی دانشگاه هاروارد بوده است، درحالیکه او به میل خودش از هاروارد انصراف داد تا وقت بیشتری برای دنبال کردن آرزوهایش در عرصه کسبوکار داشته باشد. بیل گیتس در سن 20 سالگی شرکت مایکروسافت را تأسیس کرد و این شرکت پنج سال بعد در سال 1980 با تولید نسخهای از سیستمعامل یونیکس (به نام زنیکس) ورود خود به بازار سیستمعامل را اعلام نمود. پس از آن مایکروسافت با شرکت IBM قرارداد همکاری امضا کرد که حاصل این همکاری، معرفی سیستمعامل او اس 2 (OS/2) در سال 1985 بود. در همین سال مایکروسافت سیستمعامل ویندوز را مستقلاً طراحی و به بازار معرفی کرد؛ سیستمعاملی که بعد از آن بارها ارتقا یافت و به مهمترین محصول مایکروسافت بدل شد. موفقیتهای پیاپی بیل گیتس در شرکت مایکروسافت باعث شد تا وی به ثروتی هنگفت دست یابد و به مدت 22 سال (1995 تا 2017) همواره در جایگاه ثروتمندترین مرد جهان قرار داشته باشد.